عشق یعنی....
عشق يعني پاکي بعد از غبار
عشق يعني صدسخن با يک نگاه
عشق يعني سجده اي بربارگاه
عشق يعني يک گذرگاه خطر
عشق يعني خنده يک رهگذر
عشق لبخندي به روي قاتل است
عشق گرآمد دگر حب باطل است
عشق يعني سوختن لب دوختن
عشق يعني خون دل اندوختن
عشق يعني گفتگويي در سکوت
عشق يعني زندگي در يک حبوط
عشق يعني درد دل با چاه شب
عشق يعني يک وضو درنيمه شب
عشق منصورست بر دار الست
عشق بيزارست از هر بت پرست
عشق يعني يک محمد يک حرا
عشق پاسخ هاي مبهم برچرا
عشق يعني جنگ با هفتاد تن
عشق يعني مردن دور از وطن
عشق اما سرندارد بربدن
عشق يعني خفتن اما بي کفن
عشق يعني «همت» اندر جبهه ها
عشق يعني آن سکوت خيمه ها
عشق يعني غيبت بي انتها
عشق يعني ناجي بي ادعا
عشق يعني گفتن از عمق فساد
در دفاع از خون او از عدل و داد
عشق سيلي خوردن و لب دوختن
استقامت از علي آموختن
عشق يعني خانه ماندن در سکوت
زجه زهرا به هنگام قنوت