حقيقت شهيد
در نظام اسلامي هر فرد مسلمان مسئوليت و رسالت حفظ و اشاعه احکام و ارزشهاي اسلامي را بر عهده داشته و با رفتار، گفتار، طرز پوشش، آداب و معاشرت و راهي که انتخاب مي نمايد بايد مروّج و مبلغ مظاهر و معارف اسلامي باشد. ليکن اين راه ممکن است از شيوه هاي مختلفي پيروي نمايد و نتايج آن از راههاي ممکن عملي گردد.
بدون شک از روزي که کاروان انقلاب اسلامي به قافله سالاري (رهبري) امام راحل((ره)) شکل گرفت، شب پرستان تيره دل که نور انقلاب را تاب نمي آوردند براي خاموشي آن به انواع حيله ها دست يازيدند ولي هر بار بش از پيش به امداد الهي، دست پرتوان ياوران انقلاب، آنان را به عقب نشيني واداشت. در اين بين يکي از ويژگيهاي بارز و منحصر بفرد انقلاب اسلامي در بعد معنوي و فرهنگي که موجب بالندگي انقلاب و نهضت جهاني اسلام در سراسر دنيا گرديد همانا شيوع فرهنگ ايثار و شهادت بود. شهادت موجب اشاعه فرهنگ ناب محمدي (ص) و دفع هشيارانه خطرات از جامعه اسلامي بود. افتخار به شهادت و شکل گيري طبقه اي خاص به نام شهيدان چنان پايه مستحکمي در جامعه پيدا نمود که امروزه به عنوان يکي از ارکان حفظ نظام محسوب مي گردد. اميد است با عنايات پروردگار هر روز شاهد بالندگي و ثمرات روزافزون آن باشيم.
نگاهي به حقيقت شهادت
شهادت فنا شدن انسان براي نيل به سرچشمه نور و نزديک شدن به هستي مطلق است. شهادت عشق به وصال محبوب و معشوق در زيباترين شکل است. شهادت مرگي از راه کشته شدن است، که شهيد آگاهانه و بخاطر هدف مقدس و به تعبير قرآن ((في سبيل الله)) انتخاب مي کند. يعني شهيد در راهي کشته مي شود که هر دو ارزش آگاهانه و في سبيل الله را داراست و چنين مرگي است که به تعبير پيامبر((ص)) شريفترين و بالاترين نوع مردن است (اَشرُفُ المُوًتِ قَتْلُ الشَّهادَهِ) و علي(ع) آن را گرامي ترين نوع مردن مي داند. (اَکْرُمُ المُوًتِ اَلْقُتْلُ)
شهادت همانا پايان دادن به فروغ درخشان حيات در کمال هشياري و آزادي است براي رسيدن به هدفي که والاتر از حيات طبيعي است. شهادت پايان دادن به حيات طبيعي براي دفاع از ارزشهاي انساني در جامعه است. شهادت شکافتن کالبد جسماني براي رسيدن به مقام شهود و حضور الهي است. شهادت رسيدن به مرتفع ترين قله هاي کمال و انسانيت است. با توجه به تعاريف فوق، کسي که مرگ شهادت را انتخاب مي کند ((شهيد)) ناميده مي شود. شهيد در لغت به معني ((گواه)) است و در اصطلاح به کسي گويند که در مجراي شهادت قرار گرفته و در راه خدا کشته مي شود.
تعريف مشترک و جامع براي شهادت اين است که : شهادت عبارت است از زندگي در حال هشياري، و آزادي در راه وصول به هدف عالي تر از زندگي طبيعي بواسطه شهادت. اين خصيصه و پديده اي است که همه شهدا داراي آن مي باشند. در مقابل اين مرتبه والاي شهادت حداقل توصيفي که مي توان براي شهادت در نظر گرفت عبارت است از اينکه : شهادت عبارت است از انقلاب دروني ناگهاني همراه با هشياري و آزادي در پايان دادن به زندگي دنيوي و مادي و رسيدن به حيات طيبه.
شهادت نوعي از مرگ نيست بلکه صفتي از ((حيات معقول)) است. زيرا حيات معمولي که متاسفانه اکثريت انسانها را اداره مي کند، همواره خود و ادامه بي پايان خود را مي خواهد، ليکن در حيات معقول فرد آن زندگي پاک از آلودگي ها که خود را در يک مجموعه بزرگي به نام جهان هستي در مسير تکاملي مي بيند که پايانش منطقه جاذبه الهي است. شهيد با داشتن اين حيات خود را موجي از مشيت خداوندي مي داند که اگر سر بکشد و در اقيانوس هستي نمودار گردد، رو به هدف اعلا مي رود و اگر فرود بيايد و کالبد بشکافد صداي اين شکاف عامل تحرک امواج ديگر خواهد بود که آنهم جلوه اي ديگر از مشيت الهي مي باشد. لذا شهيد همواره زنده است و حيات و ممات او همواره صفتي است براي حيات طيبه و به مصداق آيه شريفه قرآن که مي گويد :
و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتاً بل احياءُ عند ربهم يرزقون ,(1)
و گمان مبر آنان که در راه خدا کشته شده اند، مردگاني هستند، بلکه آنان زنده و در بارگاه پروردگارشان بهره مندند.
شهيد همواره زنده است و مرگ او در واقع انتقال از حيات جاري در سطح طبيعت به حيات پشت پرده آن مي باشد.
و يا در آيه اي ديگر مي فرمايد : ((و لا تقولوا لمن يقتل في سبيل الله اموات بل احياء و لکن لاتشعرون)) که در اين آيه نيز به زنده بودن شهيد اشاره نموده است.
در قرآن مجيد، حدود ده آيه به صورت صريح درباره کساني که در راه خدا کشته شده باشند وجود دارد. از جمله مسائلي که در اين آيات به آن اشاره شده است عبارت است از زنده بودن شهيد، رزق شهيد، آمرزش گناهان شهيد، ضايع نشدن عمل شهيد، مسرت و خوشحالي شهيد، وارد شدن در رحمت الهي و رستگاري شهيد. در اين نوشتار کوتاه اشاره اي به آنها خواهيم داشت.




ما که ابراهیم همت داشتیم