سلام حاجی جون
مدتي بود بخاطر يه تحول خيلي كوچولو تو زندگيم ريخته بودم به هم و نميدونم جوزدگي بود خود كم بيني بود بي معرفتي بود خلاصه هر چي بود نگراني و استرسم زياد بود و اصلا دنيا برام عينهو رنگ دل عمر شده بود
يه كتاب كوچولو يكي برام فرستاده بود با عنوان خدا را شكر ميكنم
هميجوري نشستم خوندمش دوباره. گوينده كلمات كه نه امام علي ميدونه كيه نه پيغمبرش حضرت محمده نه نعمتهايي كه ما داريم رو داره اما
گوش كن اين يه جمله رو مثلا :
خدا را شكر كه هر روز صبح بايد با زنگ ساعت بيدار شوم اين يعني من هنوز زنده ام
شهيد جان جات خالي اينقدر اين كلمات و اين جملات به ظاهر قشنگ مخ ما رو داره پر ميكنه كه خدا ميدونه . ديگه كمتر كسي دنبال قال الصادق و قال الباقر ميره با اينكه اصلا اصلا نميشه مقايسه كرد حرفاي اونا رو با اينا
اما خب وقتي يه انسان غربي با تفكرات مادي و خودخواهانه بتونه بدترين و آزاردهنده ترين چيز يعني صداي زنگ ساعت اونم اول صبح رو برا خودش قشنگ توجيه كنه ، من محب علي ، ايييييييينهمه نعمت دارم اينهمه آرمان و عقايد شاهكار دارم چرا بايد كفر نعمت كنم؟
شهيد شرمنده م هيچ وقت خدا رو بخاطر صداي زنگ ساعت كه منو برا نماز صبح بيدار ميكنه شكر نكردم
شهيد ! خدا به زور راه قشنگ جلو پام ميذاره ميگه فقط قدم بردار چيز ديگه ايي ازت توقع ندارم اما من اعتراض ميكنم و ميخوام هر جور شده در برم.
نميدونم چرا من همش فكر ميكنم خودم بهتر بلدم و بيشتر ميفهمم كه چه چيزي به دردم ميخوره .. در حاليكه هيچي قشنگتر از نعمتهايي نيست كه بدون اينكه خودت بخواي يا به ذهنت برسه بهت بدن
حالا كه دادن حتما به دردت ميخوره
يه عمر گريه كردي كه دستگيري كن وقتي هم دستگيري ميكنه بهونه مياري چرا آخه؟
شديم عين اون بچه ايي كه جيييييغ ميزد خدا ميخوام لمست كنم حست كنم وقتي يه پروانه رو صورتش نشست، نفهميد قهر كرد و رفت ...
شهيد ! وقتي من صد ساله دارم زار ميزنم كه شهادت قسمت ما ميشد اي كاش . ولي برام سخت باشه از تو و از فرهنگ شهادت گفتن از تو حرف زدن از تو خوندن براي معرفي تو چند دقيقه وقت گذاشتن اونوقت جز يه دروغگوي مدعي چه اسمي روي من ميذاري؟
برات منبر نرفتم شهيد جان
مشكلمو گفتم
برام از صبرت بگو
استقامتت
تلاشت تا رسيدن به هدفت
به من ياد بده به جاي نق زدن شكر كنم
به من ياد بده شيعه علي كم آوردن تو مرامش نيست
يه كتاب كوچولو يكي برام فرستاده بود با عنوان خدا را شكر ميكنم
هميجوري نشستم خوندمش دوباره. گوينده كلمات كه نه امام علي ميدونه كيه نه پيغمبرش حضرت محمده نه نعمتهايي كه ما داريم رو داره اما
گوش كن اين يه جمله رو مثلا :
خدا را شكر كه هر روز صبح بايد با زنگ ساعت بيدار شوم اين يعني من هنوز زنده ام
شهيد جان جات خالي اينقدر اين كلمات و اين جملات به ظاهر قشنگ مخ ما رو داره پر ميكنه كه خدا ميدونه . ديگه كمتر كسي دنبال قال الصادق و قال الباقر ميره با اينكه اصلا اصلا نميشه مقايسه كرد حرفاي اونا رو با اينا
اما خب وقتي يه انسان غربي با تفكرات مادي و خودخواهانه بتونه بدترين و آزاردهنده ترين چيز يعني صداي زنگ ساعت اونم اول صبح رو برا خودش قشنگ توجيه كنه ، من محب علي ، ايييييييينهمه نعمت دارم اينهمه آرمان و عقايد شاهكار دارم چرا بايد كفر نعمت كنم؟
شهيد شرمنده م هيچ وقت خدا رو بخاطر صداي زنگ ساعت كه منو برا نماز صبح بيدار ميكنه شكر نكردم
شهيد ! خدا به زور راه قشنگ جلو پام ميذاره ميگه فقط قدم بردار چيز ديگه ايي ازت توقع ندارم اما من اعتراض ميكنم و ميخوام هر جور شده در برم.
نميدونم چرا من همش فكر ميكنم خودم بهتر بلدم و بيشتر ميفهمم كه چه چيزي به دردم ميخوره .. در حاليكه هيچي قشنگتر از نعمتهايي نيست كه بدون اينكه خودت بخواي يا به ذهنت برسه بهت بدن
حالا كه دادن حتما به دردت ميخوره
يه عمر گريه كردي كه دستگيري كن وقتي هم دستگيري ميكنه بهونه مياري چرا آخه؟
شديم عين اون بچه ايي كه جيييييغ ميزد خدا ميخوام لمست كنم حست كنم وقتي يه پروانه رو صورتش نشست، نفهميد قهر كرد و رفت ...
شهيد ! وقتي من صد ساله دارم زار ميزنم كه شهادت قسمت ما ميشد اي كاش . ولي برام سخت باشه از تو و از فرهنگ شهادت گفتن از تو حرف زدن از تو خوندن براي معرفي تو چند دقيقه وقت گذاشتن اونوقت جز يه دروغگوي مدعي چه اسمي روي من ميذاري؟
برات منبر نرفتم شهيد جان
مشكلمو گفتم
برام از صبرت بگو
استقامتت
تلاشت تا رسيدن به هدفت
به من ياد بده به جاي نق زدن شكر كنم
به من ياد بده شيعه علي كم آوردن تو مرامش نيست
التماس دعا...
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و هفتم بهمن ۱۳۸۴ ساعت 11:38 توسط مژده خانم
|